Remedy Entertainment طی عمری که از فعالیتش می‌گذرد، بازی‌های به نسبت کمی را منتشر کرده است؛ اما همان عناوین معدود کافی است تا نام این استودیو را به عنوان یکی از سردمداران خلاقیت در حیطه بازی‌های رایانه‌ای معرفی کند.

گیمرهایی که مکس پین و آلان ویک را تجربه کرده و توانسته‌اند با آنها ارتباط برقرار کنند، بعید است حالا حالاها آنها را از یاد ببرند.

بازی اخیر رمدی، یعنی شکنج کوآنتومی که مانند دیگر عناوین این شرکت سال‌ها در دست تولید است، هر بار که نمایشی از آن رونمایی می‌شود، در میان مهم‌ترین اخبار رسانه‌ها جای می‌گیرد.

البته به نظر می‌آید اشتیاق مخاطبان و خبرنگاران برای این عنوان از زمان معرفی‌اش کمتر شده باشد. این طور حس می‌شود که پس از رونمایی از گیم‌پلی بازی با عنوانی بیش از حد عادی طرف هستیم.

متاسفانه آن سطح انتظاراتی که با معرفی‌های اولیه بازی ایجاد شد برآورده نشده و از این حیث شکنج کوآنتومی تا حدی یادآور وعده‌ها و آثار نهایی پیتر مولینیو است!

البته قضاوت از روی ظاهر دموها زیادی ساده است و وقتی می‌توان نظری قابل اعتنا داد که به‌صورت مستقیم با گیم‌پلی بازی درگیر شویم.آنگاه است که شکنج کوآنتومی حفظ آبرو کرده و برخی یاس‌ها را به امید تبدیل می‌کند.

گیم‌پلی پناه‌مبنای بازی در حال حاضر از کیفیت قابل قبولی برخوردار است، اما از آنجا که دشمنان در این بازی انسان هستند، نباید توقع واکنش‌های جذاب بازی‌هایی مانند Gears of War را داشته باشید.

اصولا در بازی‌های رمدی، اوضاع همین گونه است و عناصر دیگری مبارزه با سلاح را جذاب می‌کنند.

برای مثال در مکس پین سیستم گلوله-زمان را داشتیم که به انقلابی در بازی‌های رایانه‌ای منجر شد و در آلان ویک هم با فضای موهوم و گیرای بازی رویارو بودیم که در کنار ترکیب فوق‌العاده چراغ قوه و افکت خاکستر شدن دشمنان بر اثر برخورد گلوله تجربه‌ای ناب و یادآور کامیک‌ها و فیلم‌های بلید ساخته شده بود.

در این بازی نیز افکت‌های زمانی – که البته خیلی‌ها قبلا به طرق دیگر در بازی‌ها به کار گرفته‌اند – این بار را بر دوش دارد.

داستان شکنج کوآنتومی زمانی آغاز می‌شود که آزمایشی برای سفر در زمان دچار خطا می‌شود.

زمان در معرض تباهی قرار می‌گیرد و قهرمان بازی، جک جویس توسط سازمانی موسوم به مونارک که توسط دوست سابقش پائول سرین اداره می‌شود، مورد تعقیب قرار می‌گیرد؛ زیرا وی توانسته توانایی دستکاری زمان را به‌دست بیاورد.

و اینجاست که مهارت‌های خاصی به مرور در اختیار بازیکن قرار می‌گیرد تا با آنها زمان را کنترل کند. تعداد این مهارت‌ها شش تاست که در نسخه دمو چهار تای آنها آزاد بود.

مهارت ابتدایی Time Vision نام داشت و در عملکردی مشابه Detective Mode در بتمن، به جک اجازه می‌داد دشمنان را به رنگ قرمز هایلایت کند.

از آنجا که هر نوع دشمن در این حالت سایه‌ای خاص خود دارد، بازیکن می‌تواند استراتژی‌اش را سریع اتخاذ کند.

قدرت Time Stop به جک اجازه می‌دهد تا مداری منجمد از زمان بسازد. هر چه در این مدار گیر بیفتد، چند ثانیه کاهش سرعت خواهد داشت.

این یعنی با سرعت عمل کافی می‌توان نارنجک دشمن را در هوا منجمد کرده و به سمتی دیگر بگریزید یا دشمنی را کنار بشکه سوخت گیر انداخته و مرگی تماشایی برایش رقم بزنید.

در طول دمو، این مهارت بیش از همه مفید به نظر می‌رسید؛ زیرا از آن می‌توان انواع استفاده دفاعی، تهاجمی و استراتژیک را کرد.

قدرت سوم، یعنی Time Dodge در عین این که دشمنان سر راه را به کناری می‌زند، به بازیکن اجازه می‌دهد تا سریع تغییر مکان داده و مثلا به نقطه پشت سر دشمنان حرکت کرده و تا دشمنان به خودشان بیاید یک خشاب پر را نثارشان کند.

در نهایت، Time Shield به جک اجازه می‌دهد برای چند ثانیه تمام حملات روانه شده را با دیواره‌ای دفاعی خنثی کند. از این قدرت می‌توان برای لحظات حساس و فرار از دست دشمنان استفاده کرد.

با این قدرت‌های همه جانبه بیم این پیش می‌آید که مبادا بازیکن با این همه قدرت‌های خارق‌العاده بیش از حد راحت بازی را به اتمام رسانده و چالش درست و درمانی برایش پدید نیاید.

خوشبختانه سازندگان برای این مساله چاره‌ای اندیشیده‌اند. نه تنها هر مهارت برای شارژ مجدد نیاز به گذر زمان دارد، هوش مصنوعی بازی و استراتژی دشمنان به نحوی پیشرفته طراحی شده که دمار از روزگار بازیکنان بیخیال دربیاورد!

وقتی پشت جایی پناه بگیرید، دشمنان با تیراندازی بی‌وقفه شما را وادار به تعلل کرده سپس از اطراف و پشت سر به شما حمله خواهند کرد. وقتی که در اتاقی پناه بگیرید تا برای دفع راحت‌تر دشمنان اقدام کنید، با نارنجک شما را از مخفیگاه بیرون خواهند کشید.

به‌این ترتیب هر صحنه مبارزه به صحنه مدیریت بحران و استراتژی دقیق و کاری تبدیل می‌شود. برای ارتقای مهارت‌ها نیز از عنصری به نام کرونوس استفاده می‌شود که در سراسر بازی مخفی شده است.

همه اینها به کنار، باز هم مواردی در دمو هست که موجب نگرانی می‌شود. برای مثال چنین برداشت می‌شود که تیراندازی انسجام لازم را ندارد و حرکت از پناهی به پناه دیگر، آن‌طور که باید جذاب نیست. با این حال باید منتظر انتشار بازی ماند سپس قضاوت نهایی کرد.

همان‌طور که می‌دانیم، برای این بازی یک سریال تلویزیونی هم ساخته شده است. بازی داستان جک را روایت کرده و سریال ماجرای نقش منفی داستان، یعنی پائول سرین را نمایش می‌دهد.

البته پائول در بخش‌هایی از بازی نیز قابل بازی خواهد بود که مجموع اینها به یک سری تصمیمات سخت از سوی بازیکن منجر خواهد شد که در مقابل روی پیامدِ سریال و گیم اثر خواهد گذاشت.

برای مثال در اوایل بازی، جک با دانشجویی روبه‌رو می‌شود که در برابر تخریب مرکز آموزشی‌اش توسط مونارک دست به اعتراض زده است.

بعدا آزمایش پائول به تخریب پردیس منجر شده و آن دانشجو را که شاهد ماجرا بوده دستگیر می‌کنند.

حال انتخاب با بازیکن است که در نقش پائول او را کشته و نفرت مردم را از شرکت بیشتر کند یا او را آزاد کرده و وادار به شهادت دروغ علیه جک کند، در مقابل خطر لو رفتن اقدامتان را به جان بخرید.

در صورت کشتن آن دانشجو، داستان جک تغییر می‌کند و شخصیت‌های دیگری سر راهش سبز خواهند شد.

در دموی نمایش داده شده، این تغییرات آنچنان حساس و تکان‌دهنده نبود و امید می‌رود بقیه بازی بتواند بازیکن را مانند عناوین قبلی رمدی و با نویسندگی ممتاز سم لیک درگیر کند. همه چیز پس از انتشار این عنوان مشخص خواهد شد.

Quantum Break

پلتفرم XOne, Windows

سازنده Remedy

Entertainment

ناشر Microsoft Studios

سبک شوتر سوم شخص

تاریخ انتشار 17 فروردین 95